چشم به راهتونم مامانی

در آغوش کشیدن فرشته هایمان

سلام عزیزان دلم دوران بارداریم خیلی خیلی خوب گذشت و روز به روز با شما حرف میزدم دختر و پسر گلم شما تو دلم رشد میکردید ولی من نتونستم تا الآن بیام تو نت و براتون بنویسم تو وبلاگتون شرح حال لحظه به لحظه شما دو تا گل من ولی خوب بود لحظه به لحظه بارداریم خیلی شیرین بود خیلی خیلی تو ماه هشت سیسمونی گرفتیم و اتاقهایتان را چیندیم مولودی گرفتم تا یادگاری براتون بمونه که بعد عکسش رو میزارم براتون وتا هفته ٣٩ که کامل شد رفتم تو هفته ٤٠ بعد از ٣ روز که گذشت از هفته ٤٠ درست ١٧ اسفند رفتم دکتر برای چکاپ که وقتی رفتم تو مطب پزشکم فشارم رو گرفت وهیچی نگفت چند بار گرفت و م...
19 آذر 1391
1